|
دانشمند مي خواهد که از دانش و استعدادش استفاده شود فرستادن به ایمیل
دیدگاه ها
شنبه ، 19 دی 1388 ، 19:55
تحقيقات دانشگاهي در مصاف نرم

IMGP7402
مصاحبه خبرنگار ايران ۸۸ با دكتر صدرنژاد
رییس پژوهشگاه مواد و انرژی
در مورخه ۱۹ دي ۱۳۸۸



اشاره: زيرساخت ايجاد تمدن نوين اسلامي و پشتيبان نبرد نرم جهادگران عرصه فرهنگ توليد و توسعه علم و فناوري است که پشتوانه حرکت ايران اسلامي در مسير پيشرفت و عدالت است. اين سبب شده است دشمن در تلاش براي نفوذ در ميان نخبگان علمي و دانشمندان و مراکز علمي باشد تا شايد به اين وسيله مانع از حرکت رو به رشد علمي ايران اسلامي شود. اين موضوع را با دکتر سيد خطيب الاسلام صدرنژاد رييس پژوهشگاه مواد و انرژي در ميان گذاشتيم که دانش آموخته دانشگاه MIT بوده و علاوه بر آنکه انتشار بيش از چهارصد مقاله پژوهشي، تاليف ۳ کتاب و ثبت ۴۸ اختراع در حوزه مهندسي مواد را در کارنامه علمي خويش داشته و تاکنون محققان بسياري را تربيت و به جامعه علمي عرضه کرده است، رياست دانشگاه صنعتي شريف، معاونت پژوهشي وزارت علوم، تحقيقات وفناوري، رياست دانشگاه تربيت مدرس و سرپرستي گروه فني و مهندسي ستاد انقلاب فرهنگي را در کارنامه اجرايي نيز داشته است. ايشان در سالهاي خدمتشان تقويت جبهه انقلاب اسلامي و رفع ضعفهاي داخلي را اصلي ترين گام براي رفع تهديدهاي نرم دشمن در حوزه دانش و فنآوري دانست.
IMGP6670--

خبرنگار ايران ۸۸: بنابر رهنمودهاي مقام معظم رهبري در دهه چهارم انقلاب، پيشرفت عدالت محور و رفع نيازهاي كشور بايد اولويت اصلي دانشگاهها و پژوهشگاهها باشد؛ از سوي ديگر دشمنان انقلاب اسلامي با تاكتيکها و ابزارهاي مختلف علمي، فکري و فرهنگي مانع تراشي مي کنند. تهديدهاي نرم دشمن در حوزه تحقيقات دانشگاهي چه نوع حملاتي هست؟

 

دکتر صدرنژاد: از دشمن جز خسارت زدن و ايجاد مزاحمت توقع ديگري نيست. تهديد نرم و سخت هميشه توام با يکديگر بوده است. اما چه زماني اين تهديد موثر واقع مي شود؟ ما بايد به اين پرسش پاسخ دهيم. دشمن از راه نقاط ضعف وارد مي شود و تهديد خويش را عملي مي کند. دشمن تحليل می کند و نقاط ضعف ما را مي سنجد. اين چه در بعد نظامي و امنيتي و چه در حوزه هاي علمي و فرهنگي مي تواند اتفاق بيافتد. پس ما بايد به رفع نقاط ضعف خويش بپردازيم و قدرت بازدارندگي خود را افزايش دهيم. از طرف ديگر، مي توانيم تهديد را به فرصت تبديل کنيم. مثلا" از تحريم براي تقويت قوه ابتکار و رشد علمي و تحقيقاتي کشور مي توانيم استفاده کنيم و صنعت و اقتصاد کشور را متکي به خود بار بياوريم.

حضرت امام مي فرمودند: اگر شما خودتان را درست كنيد، از تهديد دشمنان خارجي ديگر نگراني نيست. در همين وقايع اخير طرز فكرهاي منحرف و اشتباههاي خودخواهانه، براي آنها طلوعي شد. اينکه عده اي منافع جمع را فداي منافع خود مي کنند، يكي از ضعف هاي فرهنگي است که بايد آن را اصلاح کرد. همين ضعف در پژوهشهاي علمي و دانشگاهي نيز به ما ضربه زده است که در انتخاب و اجراي پروژه هاي دانشگاهي برخي نفع خود را بر پيشرفت کشور ترجيح مي دهند.

 

علت رشد علمي ژاپن، وفاداري مردم به وطنشان بوده است؛ براي مثال توليد داخليشان را بر محصول خارجي ترجيح مي داده اند. ما هم اين فرهنگ را بايد نهادينه کنيم. ولي متاسفانه از فضاي انقلابي بوجود آمده در کشور در سالهاي پس از انقلاب و بعد از جنگ، درست استفاده نکرديم. مثلا" پس از اتمام جنگ، سرمايه گذاري فراواني براي امور تجملاتي و غير ضروري کرده ايم؛ در حالي که بهتر بود عمده سرمايه را خرج تحکيم زير ساختها و تقويت بنيانها مي کرديم. يک ضعف فرهنگي ما، اولويت بندي نادرست در تجملگرايي به جاي تقويت بنيانهاي علمي، اجتماعي، فرهنگي، تکنولوژيکي و اقتصادي بوده است. براي مثال در شهرها چقدر براي بزک کردن، دكوراسيون، مجسمه سازي، تبليغ فلان هنرپيشه و فلان سياستمدار و مانند آن هزينه کرده ايم؟

 

نمي گويم زيبا سازي بد است؛ ولي حل مشکل ترافيک از آن مهمتر است؛ اولويت اول رفع نقص معبر است؛ نه ظاهرسازي ساختمانهاي شهر؛ آلمان پس از جنگ جهاني دوم، قبل از هر کار ديگر به جاده هايش پرداخت و تا مدتها براي دکوراسيون و ظاهر سازي خرج نکرد. بخش عمده اي از پيشرفت صنعتي غرب، مرهون خطوط ارتباطيش است. در سالهاي پس از جنگ، ايجاد زيرساختها مهم بود و کاملا" ارزشمند. ظاهر سازي هاي صرفا" تجملاتي و زود گذر هم کاري بود بغايت عبث. همين امر در نيازسنجي پژوهش نيز وجود دارد. برخي از رشته هاي تخصصي و تحقيقات علمي، تزييني و تجملي هستند. بها دادن بيش از حد به اين امور، ضعف است و اين ضعف هم محل رخنه دشمن. ما قبل از انقلاب مي گفتيم کشور نياز به کشاورزي دارد. کشاورزي هم نيازمند تراکتور، خيش، آب شيرين کن و موتور پمپ است. مونتاژ کردن پيکان، در اين شرايط هنر محسوب نمي شود.

 

از ديگر ضعف هاي ما نبودن ساختار صحيح براي بهره گيري از استعدادهاي جوانان است. دانشمندي که به اروپا يا آمريکا مي رود، اگر چه در آنجا شهروند درجه ۲ محسوب مي شود، ولي چون سيستم مي تواند از دانش و استعدادش استفاده کند، او شکوفا مي شود و با وجود درجه ۲ بودن، باز هم خوشحال است.

 

آيا ما هم مي توانيم اين وضعيت را در کشورمان ايجاد كنيم؟ من به عنوان مسئول پژوهشگاه موظفم دانشجويان مستعد و کارآزموده را پر و بال دهم و براي انجام کار موفق، تشويق کنم؛ يعني زمينه اي ايجاد کنم که دانش و استعدادشان در امر پژوهش شکوفا شده و نتيجه کارشان عايد کشور شود؛ آنطور که استعدادها هدر نرود و راهي اين کشور و آن کشور نشوند. ولي چه زمان با يک گل، بهار درست مي شود؟

IMG_0575

مشکل ديگر پژوهش، توزيع نامناسب امكانات است؛ توزيع نامناسب نقطه ضعفي بزرگ است که به دشمن امتياز مي دهد. قوانين آنها بسيار سهل تر از ما است. در سيستم پژوهشي فعلي ما، کساني که از نظام دورترند، امتياز بيشتري مي گيرند. ولي کساني که همراه ترند، با ناملايمات مواجه ترند. اگر کسي لاابالي باشد و سوابق پيش از انقلاب او نشانگر تفکرات نا سالم و حتي در مظان جاسوسي هم باشد، شايد براي آنکه قهر نکند، کلي اغماض و مسامحه مي بيند. اما کسي که چند دانشجو يا فارغ التحصيل را ساماندهي مي کند، با هزار نوع مانع و گرفتاري مواجه مي شود؛ که مثلا" مطابق كدام قانون اجازه مي دهي كار تحقيقاتي كنند؟ کار مثبت براي پيشرفت کشور، مطابق قانون هم ميسر است؛ ولي اگر رويکرد سختگيرانه باشد، قانون مي تواند هزار پيچيدگي پيدا کرده و مشکل ايجاد کند.

 

خبرنگار ايران ۸۸:  در يك فعاليت پژوهشي در حوزه مهندسي چه نكاتي را بايد لحاظ كرد تا دشمن خارجي از نتايج تحقيقات ما استفاده نكند، به طور مشخص در مورد انتشار مقاله در نشريات ايندکس شده افراط و تفريط مي شود. سازوكار گزارش اطلاعات چگونه بايد باشد؟

 

دکتر صدرنژاد: در زمينه هاي علمي بايد بلندنظري داشت؛ ما اکنون در علم، فناوري، اقتصاد، صنعت، و زندگي روزمره از دستاوردها و مقالات خارجي ها داريم استفاده مي كنيم؛ اگر دانشمندي بخواهد، مي تواند حتي بيش از خود خارجيها از نتايج تحقيقاتشان استفاده کند. اين يك واقعيت است. البته آنها هم عاقل هستند و مي دانند كه نبايد علمشان را مخفي كنند. در عين حال آنها اطلاعات و تحقيقات محرمانه هم دارند.

IMGP6736--

آنچه مشکل دارد گزارش کردن اطلاعات علمي نيست، بلکه اين است که ما بر اساس دلخواه آنها تحقيق کنيم و همّ و غم ما فقط حل مشكلات پژوهشي آنها باشد. يکي از اقدامات مهم دولت نهم، كه در دولتهاي قبلي به آن توجه نمي شد، پيگيري نقشه جامع علمي و اولويت بندي پژوهشها بود، تا تحقيقات به سمت نيازهاي خودمان سوق پيدا کند. در اين صورت گزارش اطلاعات علمي در نشريات خارجي نه تنها مشکلي ندارد بلکه نشانگر اقتدار علمي کشور ما بوده و سبب هم افزايي دانش بشري و مالا" پيشرفت خود ما نيز خواهد شد.

 

خبرنگار ايران ۸۸:  آيا پذيرش انتشار پژوهشهايي که بر اساس نيازهاي ما صورت گرفته باشد، نه سياستهاي نشريات خارجي توسط آنها تاييد مي شود؟ آيا در عمل معيارهاي انتشار آنها، سياست گذار علم و فناوري ما نخواهدشد؟

 

دکتر صدرنژاد: راه حل، تشويق انتشار نشريات علمي پژوهشي داخلي و اجراي طرح هايي همچون ISC است. آنها نشريه دارند، ما هم بايد داشته باشيم. آنوقت مي توانيم مقالاتمان را در نشريات خودمان منتشر کنيم. با تخصيص امکانات کافي به نشريات داخلي و بها دادن به تلاشهاي دلسوزانه و مقالات اصيل دانشمندانمان، مي توانيم نشريات داخلي را آنچنان تقويت کنيم که باعث پيشرفت کشور شوند. چه اشکالي دارد که ما هم نشريات قوي علمي داشته باشيم؟ حتي قوي تر از نشريات معتبر خارجي ها؟ براي بهره گيري از تجارب فرهيختگانمان و حل مشکل مهاجرت دانشمندانمان به خارج، ما نيز مي توانيم مراکز علمي معتبر داشته باشيم و مراکز قوي را بين المللي کنيم. اگر مراکز ما بهتر از مراكز خارجي ها باشد، چه دليلي وجود خواهد داشت که اساتيد ما بروند و ديگر برنگردند؟ برعکس، اين دانشمندان خارجي خواهند بود که منتظر اجازه گرفتن براي ورود به کشور و تلمز در مراکز علمي ما خواهند شد و شايد شما بدانيد که همه تلاش شبانه روزي ما در چند سال اخير، تحقق همين هدف بوده است که اميدوارم روزي به سامان برسد.

pastarchives

از ديگر مشکلات، انحصار طلبي کساني است که مناصبي را به ناحق اشغال مي کنند. البته اين امر در ميان نيروهاي غيرارزشي که با نظام اسلامي مشکل دارند، بيشتر اتفاق مي افتد و در صورتي که نقد علمي و کارشناسي هم بشوند هياهو مي کنند که با ما برخورد فرهنگی شده است. متاسفانه با اين گروه هم مماشات بسيار مي شود. به طور مثال در بسياري از گروه هاي آموزشي يا پژوهشي، جذب نيرو از طريق آنان اتفاق ميفتد و بسیار انحصارطلبي مي کنند که مبادا نيروي قوي جذب شود که فردا مدعي پست آنان شود. کسي بوده که عضو احزاب منحله بوده، الآن پست حساسي را اشغال کرده و سايه معتقدين دانشمند را با تير مي زند. بچه مسلمانها هر جا قرار مي گیرند، همه را جذب مي کنند و امكانات در اختيارشان مي گذارند. اما سياست بازها دقيقا" عکس اين اخلاق را دارند و از همه بدتر افراد سالم را متهم به تک روي و انحصار طلبی مي کنند. لازم است يک بررسي در مورد مديران رده بالا و متوسط و برخوردهاي آنان در گزينش هيأت علمي بشود تا مشخص شود کشور از کجاها ضربه مي خورد.

 

من البته تخصصم مهندسي است ولي با توجه به سوابقم در صنعت و وزارتخانه ها مي بينم اين برخورد حذفي و انحصارطلبي در ميان مسئولين و اساتيد ضد نظام و کم سواد بيشتر است و بعضي که سابقه علمي و اخلاقي درستي ندارند بيشتر انحصارطلبانه عمل مي کنند. شما برويد وضعيت گروههاي معاند را بررسي کنيد، انحصارطلبي آنها را بعينه مشاهده خواهيد کرد. قرائن نشان مي دهد که افرادي با برنامه ريزي قبلي به مراکز مهم چنگ انداخته اند و به بهانه هاي مختلف، يك دانشجوي مستعد و قوي که فدايي نظام باشد را راه نمي دهند، اگر هم راه بدهند کسي که فقط ظاهر متشرع داشته باشد، ولي از همه چيز بي اطلاع، ساده لوح و صرفا" مطيع باشد را راه مي دهند.

 

بايد ميدان را براي دانشجويان و اساتيد جوان معتقد به نظام هم باز کرد و انحصار ايجاد شده را شکست. در ميان هفتاد ميليون جمعيت، نابغه معتقد به نظام کم نيست؛ اگر انحصار نباشد و بر اساس ضابطه عمل شود، افراد مستعد شکوفا خواهند شد. اگر مبنا ضابطه باشد، روستا زاده اي هم مي آيد و تحول ايجاد مي كند؛ ولي اگر روابط خاص سياسي يا گروهكي يا فاميلي باشد، خيلي از استعدادها خفه مي شوند. اگر آزمايشگاه را در اختيار جوان مستعد با تقوا قرار دادي و از رشدش نترسيدي، آنوقت فايده اش را براي نظام اسلامي خواهي ديد.

IMG_0572

جمهوري اسلامي براي نانوفنآوري چند صباحي فضا را باز کرد و اندکي تشويق کرد؛ اکنون در جهان اسلام بالاترين رتبه را دارد. اين اتفاق در ديگر زمينه ها که نياز کشور است نيز مي تواند رخ دهد و دانشمندان ما مطمئنا" قادرند به جاي تحقيق بر مسائلي که نشريات خارجي بر آنها تمرکز کرده اند، در زمينه هاي مورد نياز کشور کار کنند؛ به شرطي که در مسير پيشرفت کشور دچار رشک کوته مايگان و سنگ اندازي مانع تراشان نشوند که اگر چنين نباشد، استخدام پژوهشگاه، گرفتن حقوق، تدارک آزمايشگاه، تخصيص دفتر كار، دادن امكانات، هزينه بليط هواپيما، پول هتل و ... همه از بيت المال، يا بي ثمر خواهد ماند و يا آنکه صرف کار کردن بر سوژه هايي خواهد شد که سودي براي کشور نخواهد داشت.

 

خبرنگار ايران ۸۸:  يکي از عوارض سياست زدگي، توقف فعاليت علمي است که مقام معظم رهبري در ديدار دانشجويان در ماه رمضان به آن اشاره کردند و بر اينکه وظيفه اصلي فعاليت علمي است تأکيد کردند، چگونه در اين شرايط از اين عوارض بکاهيم؟

 

دکتر صدرنژاد: اگر سيستمي راهکارهاي كنترلي نداشته باشد، بيراهه خواهد رفت؛ بايد نظام نظارتي را اصلاح کرد. دانش مديريت، ابزارهاي کنترل را مدون کرده است. بايد بيشتر مطالعه كنيم و کمتر حرف بزنيم. برخي اشکالات از واضحات است و به راحتي قابل اصلاح است. براي مثال اگر کسي که از يك دانشگاه ضعيف با سواد کم ليسانس گرفته، رييس كارخانه شود، فرد زيردستش که از بهترين دانشگاه با شرايط عالي فوق ليسانس گرفته را به احتمال زياد کنار می زند؛ زيرا رييس ضعيف، زيردست قوي را معمولا" نمی پسندد. اين گونه موارد که نادر هم نيست به سادگي قابل كنترل است. براي مثال سال گذشته دولت نامه اي براي رؤساي دانشگاه ها و پژوهشگاهها فرستاد که مديران، مدارك تحصيلي و سوابق علمي شان را به وزارت علوم ارسال کنند. البته اين امر خيلي زودتر هم می توانست اتفاق بيفتد. ولي در آن مقطع، وضعي پيش آمد که بعضي به فکر افتادند که بايد مطرح کنند و سپس فراموش کردند.

 

يک علت اينکه ما در حوزه هايي پيشرفت نمي كنيم، اين است که برخي رؤسا ضعيف هستند؛ لذا از رشد ديگران نگران مي شوند. پس ضوابط را از بين مي برند و ... به عنوان مثال مسئول سازماني پيش من آيين نامه را پاره كرد و گفت خودم آيين نامه هستم.

articles

علت ديگر بي ثباتي است؛ يك روز تنها معيار عبور از سد ارتقاء، نوشتن مقاله است؛ روز ديگر نوشتن مقاله در جامعه بي ارزش مي شود. اين نوسانات درست نيست و محققين و پژوهشگران را سر در گم مي کند و مي مانند که عاقبت چه بايد بکنند. ضعف در کيفيت آيين نامه ها و ضعفهاي اجرايي هم مزيد علت است و انگيزه ها و استعدادها را در پيچ و خم عبارات و کلمات به هرز برده و نابود مي سازد.

 

رفع اين ضعفها نيازمند مديريت فكري افراد مجرب، متخصص، دلسوز و انقلابي است که به عنوان اتاق فکر براي رفع نقصها، راهکار طراحي کنند و البته تصميمات نيز ضمانت اجرايي بايد داشته باشد.

 

خبرنگار ايران ۸۸: آنچه از مجموع سخنانتان استفاده مي کنم، ضعف سياست گذاري در حوزه علم و فناوري است. براي طراحي نقشه جامعه علمي كشور و  سياست پژوهشي و آينده نگاري علمي اقداماتي طي چند سال اخير آغاز شده است. براي تقويت اين امور چه اصولي را بايد لحاظ نمود و چه اقدامات تکميلي نياز است؟

 

دکتر صدرنژاد: حرکتهاي اخير در مجموع مثبت و سازنده بوده و سبب رشد فزاينده علمي در کشور شده است. اما رشد فناوري به نسبت سرعت کمتري داشته است؛ زيرا براي پيدا کردن راه کارهاي مناسب به منظور توسعه دانش فني در جامعه کم کاري شده است. شيوه هاي بهره برداري از نتيجه دستاوردهاي علمي هم اکنون بسيار ضعيف و ناکارآمد است. در فاصله بين توليد علم و مصرف دانش يا فناوري، حلقه هاي مفقوده فراواني وجود دارد. نهادهاي اداري کشور از انقلاب بي بهره مانده اند و دچار فساد، تورم و اداره بازي موروثي از رژيم قبل به اضافه حشو و زوايد سال هاي بعد شده اند. مراکز مصرف کننده دانش فني، نيازي به دستاوردهاي پژوهشي احساس نمي کنند؛ زيرا سامانه هاي مورد استفاده آنها اغلب به وسيله خارجي ها طراحي شده است؛ بنابراين نظرات و رهنمودهاي طراحان خارجي بر پژوهشهاي نسبتا" پراکنده و غير منسجم محققين داخلي عملا" غلبه دارد.

 

مشکل ديگر نا مناسب بودن توزيع امکانات نرم افزاري و سخت افزاري است. براي مثال تصميم سازي ها به دور از انديشه عميق علمي و اغلب توسط بازرگانان حرفه اي انجام مي شود. اين افراد در اصل به فکر درآمد بيشتر و توسعه سهل ترند. اين نوع درآمد معمولا" از داد و ستد و واسطه گی حاصل مي شود. بنابراين تصميمات کليدي، حساب شده و همه جانبه براي پيشرفت علمي، فني و فرهنگی جامعه عملا" حاصل نمي شود؛ زيرا اين موارد دغدغه اصلي تصميم سازان سوداگر نمی تواند باشد. در طراحي نقشه جامع علمي و تدوين سياست پژوهشي کشور، لازم است نه تنها به آرمانها و ايده آل هاي مورد نظر در چشم انداز ۱۴۰۴ توجه شود، بلکه بايد به شيوه عملکرد مراکز توليدي و خدماتي و سياست هاي صحيح توزيعي بر مبناي نظرات نهادهاي توليد کننده فناوري عنايت کافي مبذول شود که نشده است.

 

خبرنگار ايران ۸۸: در سطح دانش آموزي نشرياتي عمومي مثل چرخ و فلک، دانشمند و اطلاعات علمي مي خواهيم، اما براي نشريه اي مثل "فيزيك تودي" به دانشجوي کارشناسي و کارشناسي ارشد جهت مي دهد. «مجله فيزيک» چنين کاري را نتوانسته انجام دهد و ما به نشريات تخصصي اما ترويجي مثل «فيزيک تودي» نياز داريم. چگونه مي توان چنين نشرياتي را گسترش داد، البته به گونه اي که بر مبناي سياستهاي علم و فناوري عمل کنند؟

 

دکتر صدرنژاد: وجود حلقه هاي مفقوده در بسياري از زمينه ها اعم از علمي، تحقيقاتي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي سبب آسيب ديدن کشور و کند شدن جريان پيشرفت علم مي شود. شايد به جاي برخورد انفعالي، بهتر باشد محتوا و شيوه رفع نيازها در اطاقهاي فکر تعيين و براي اجرا برنامه ريزي شود. به عنوان مثال، يکي دو نمونه از نشريات علمي با محتواي عمومي مورد نياز را خود متوليان امر طراحي و اجرا کنند، آنگاه خواهند ديد که تقاضا براي راه اندازي نشريات مشابه به سرعت گسترش يافته و نقيصه در کوتاه مدت بر طرف مي شود. يک تجربه موفق در زمينه اي مشابه، بنيانگذاري مجلات بين المللي مهندسي، پزشکي، کشاورزي، علوم انساني و هنر در مرکز تحقيقات علمی کشور وابسته به وزارت علوم در سال ۱۳۶۵ است. در آن زمان مجلات قوي پژوهشي در سطح بين المللي در کشور تقريبا" وجود نداشت يا آنکه مربوط به قبل از انقلاب بود و مهجور مانده بود. لکن کشور به شدت به آنها نياز داشت. لذا خود وزارت علوم با تاييد دولت از طريق مرکز تحقيقات علمي کشور دست به کار شد و مجلات بین المللی را بنيان نهاد. پس از راه اندازي اين مجلات، چندي نگذشت که تقاضا براي تاسيس مجلات علمي مشابه به شدت فزوني يافت و امروز بحمدالله کشور از لحاظ نشريات پژوهشي معتبر داراي شرايط بسيار بهتري از آن زمان شده است.

 

در وضع حاضر، بايد توجه داشت که شکوفايي مجلات ترويجي در گرو انگيزه سازي است. همه مجلات، اعم از ترويجي يا پژوهشي، لازم است به نيازهاي مخاطبين خود توجه کنند. مطالب ملموس هميشه جاذبه بيشتري دارد و بهتر درک و سپس آموخته مي شود. براي اين کار بهتر است مجلات به موضوعات موثر در زندگي خوانندگان توجه کنند. دانش و فناوري پيشرفته مي تواند در خدمت مردم و براي رفع مشکلات آنها به کار گرفته شود. براي اين کار ضروري است از نيروهاي ورزيده و کارآمد بهره گرفته شود. سردبيري اين نوع مجلات بايد به افراد علاقمند به گسترش علم وفناوري در سطوح مورد نياز جامعه و کشور سپرده شود و انگيزه کافي به منظور ارتقاء سطح دانش و فناوري جامعه در اساتيد کارکشته، مجرب و آشنا به خواسته هاي خوانندگان اولا" وجود داشته باشد و ثانيا" به درستي تقويت شود.

 

خبرنگار ايران ۸۸: براي تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي در بعد علمي و سياستهاي علم و فنآوري چه اقدامات ديگري به ويژه با لحاظ شرايط نبرد نرم بايد در دستور کار مسوولان و دانشگاهيان قرار گيرد؟

 

دکتر صدرنژاد: کارهاي فراواني هست که بايد انجام شود. تشکيل اطاق هاي فکر، حاکم کردن فرهنگ و ارزش هاي والاي اسلامي، رعايت شايسته سالاری در انديشه و در عمل، تربيت نيروهاي پاک و مخلص، خودشناسي و دشمن شناسي، تجديد نظر در چيدمان نهادهاي اجرايي و اداري، باز کردن فضاي پيشرفت براي همه، توزيع حساب شده همه امکانات و وسايل اعم از نرم يا سخت، ارزش گذاري عادلانه و حساب شده براي وقت تک تک افراد و جامعه، تلاش پيگير برای اجراي عدالت و تضرع مخلصانه به پيشگاه قادر يکتای متعال.